جهان سوم اصطلاحیست که در نیمهٔ دوم قرن بیستم در اشاره به کشورهای توسعهنیافته از نظر اقتصادی و کشورهایی که در جهان اول و جهان دوم قرار نمیگیرند، به کار میرفت. اگرچه در مورد مناسبت این نام تردیدها و بحث هایی در میان است، اما برخی از کشورهای جهان سوم به ویژه اعضای جنبش عدم تعهد از کاربرد این نام استقبال کردهاند پیشینه: جهان سوم و پایگاه سوم تعابیری بودند که در سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ در فرانسه رایج شدند. پیتر ورسی در آوریل۱۹۴۹ به استفاده کلود بورده از این اصطلاح اشاره کرده است. اما ژوزف لاو معتقد است ریشه این واژه را باید در اصطلاح موقعیت سوم (به اسپانیایی : Dritte-position ) جست. کلمهای که خوان پرون آن را در ۱۹۴۹ به کار برد. ژوزف لاو کاربرد عام جهان سوم را نیز به مربوط به دوران پس از کنفرانس باندونگ ۱۹۵۵ میداند. کاربرد امروزین این واژه به آلفرد ساووی جمعیت نگار و تاریخ دان فرانسوی نسبت داده میشود که در ۱۴ اوت ۱۹۵۲ در مقالهای در مجله ابزرواتور از این واژه برای نامگذاریکشورهای توسعهنیافته و درحال توسعهای که خارج از دو بلوک قدرت قرار داشتند، استفاده کرد. تعریف : در محافل آکادمیک بیشتر از اصطلاحات کشورهای جنوب، در حال توسعه و توسعه نیافته در اشاره به کشورهای جهان سوماستفاده میشود. انتقادها : این اصطلاح مورد انتقاد تعدادی از سوسیالیستها از جمله قوام نکرومه رئیس جمهور و رهبر جنبش استقلالطلب غنا و فرانتس فانون نظریهپرداز فرانسوی - الجزایری رو به رو شده است. مائو تسه تونگ نیز در ۱۹۷۲ طبقه بندی دیگری را در این مورد ارائه داد. او در نظریه خود که معروف به سه جهان است، آمریکا و شوروی را به عنوان دو قدرت امپریالیستی در جهان اول قرار داده و ژاپن ، اروپای غربی ، کانادا و کشورهای تجدیدنظر طلب اروپای شرقی (مانند یوگسلاوی و آلبانی ) را جهان دوم دانسته و آفریقا ، آمریکای لاتین و آسیا را جهان سوم نام میدهد.
]]>
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .